7 مزیت اصلی بازاریابی عصب شناسی

7 مزیت اصلی بازاریابی عصب شناسی
چرا یک کسب و کار انتخاب میکند به سراغ مشکلات، هزینهها و پیچیدگیهای اضافی انجام تحقیقات بازاریابی عصبی برود؟
چرا فقط از یکی از روشهای سنتی تحقیقات بازاریابی مانند نظرسنجی یا گروههای متمرکز استفاده نمیکنیم؟
شاید در نظر بسیاری از افرادی که در حوزهی بازاریابی عصب شناسی فعالیت میکنند، این سبک از بازاریابی مزایای بیشتری داشته باشد، اما، در اینجا ما 7 مزیت که به نظرمان از اهمیت بیشتری برخورداند را بررسی میکنیم پس تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
1. دیدگاه های تازه را کشف کنید
بازاریابان و خلاقان با تفکر تازه و دیدگاههای جدید رشد می کنند. بازاریابی عصبی این شرایط را فراهم میکند زیرا دیدگاه بسیار متفاوتی با تحقیقات سنتی دارد. میتواند اثرات سطح پایینتر طرحها (مانند تبلیغات چاپی) و ویدیوها (مانند تبلیغات تلویزیونی و وب) را از نظر توجه، احساسات و پاسخهای حافظه افراد اندازهگیری کند.
در حالی که بسیاری از طراحان و خلاقان این حوزه اغلب بر معانی سطح بالاتر آنچه ایجاد میکنند متمرکز هستند، تحقیقات بازاریابی عصبی میتواند بر توصیههای بسیار دقیقتر تمرکز کند. این موارد میتواند شامل بینشهایی در مورد نحوه طراحی تصاویر برای جلب توجه بهتر، نحوه ویرایش بهتر یک آگهی برای به یاد ماندنیتر کردن اطلاعات کلیدی و عناصر دقیق طراحی باشد که باعث ایجاد تعامل عاطفی در یک محصول، خدمات، آگهی یا بسته میشود.
2. پاسخ های عاطفی و ناخودآگاه مخاطبان را کشف کنید
در یک روز متوسط، بیشتر ما سفری با احساسات مختلف را پشت سر میگذاریم. برخی از اینها سریع و زودگذر هستند، برخی دیگر ممکن است برای لحظاتی ما را درگیر کنند اما ما به سختی متوجه آنها میشویم. با این حال، این احساسات و عواطف میتوانند بر رفتار ما تأثیر بگذارند، مانند آنچه برای خرید انتخاب میکنیم. روشهای بازاریابی عصبی اغلب میتوانند به کشف محرکهای این پاسخهای احساسی کمک کنند، به گونهای که صرف سؤال کردن نمیتوان به آنها پاسخ درستی ارائه داد و بهتر است از ابزارهای علمی و صنعتی کمک بگیریم.
3. اندازه گیری رفتار مخاطب را روی مقیاسهای معمولی قرار دهید
حتی زمانی که این امکان برای مصرفکنندگان وجود دارد که آگاهانه واکنشهای احساسی خود را توصیف یا ارزیابی کنند یا میزان توجهی که احساس میکنند یک تبلیغ از سوی شرکتها و بیزنسها موجب جلب توجه آنها شده است، تفاوت زیادی بین نحوه انجام این کار وجود خواهد داشت. اگر پاسخهای افراد مختلف را در یک نمونه جمعآوری کنید، نمیتوان فهمید که آیا برخی ناخواسته اغراق میکنند یا برخی کمتر اهمیت میدهند. البته، برخی از این تغییرات با میانگینگیری دادهها در یک نمونه بزرگ برطرف میشود، اما هنوز هم برای افراد یک تمرین غیرطبیعی است که احساسات خود را در مقیاس ارزیابی کنند. ما لزوما نمی توانیم این کار را به طور دقیق انجام دهیم. این مشکل با تلاش برای مقایسه نتایج در بین فرهنگها دچار چالشهای بسیاری میشود، جایی که تفاوتهای بیان به معنای وجود تنوع بیشتر است.
4. واکنش های زودگذری را که مردم نمی توانند به خاطر بسپارند را بررسی کنید
هنگام مطالعه تجربیاتی که در طول زمان تکامل مییابند، مانند تماشای یک تبلیغ تلویزیونی، معیارهای تحریکات عصبی میتوانند پاسخها را لحظه به لحظه در زمان واقعی ثبت کنند. این نه تنها اطلاعات تشخیصی ارزشمندی در مورد چگونگی ویرایش بهتر یک آگهی میدهد، بلکه به دست آوردن آن از طریق روشهای سنتی مبتنی بر سؤال اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت خواهد بود.
5. از مردم بخواهید در مورد احساسشان در مورد چیزی فکر کنند که می تواند احساس را تغییر دهد
همانطور که واکنشهای شیمیایی خاصی اتفاق میافتد و سلول را تنها زمانی تغییر میدهد که نوری به آن تابیده شود، مواجه شدن یه شکل آگاهانه ما بر یک احساس میتواند آن احساس را تغییر دهد. وقتی شروع به درخواست از افراد برای بیان احساس خود در مورد چیزی می کنید، آنها شروع به بررسی، تجدید نظر و منطقی کردن احساسات خود میکنند، بنابراین دیگر واکنش خالص اولیه را دریافت نمی کنید.
6. تاثیرات اولیه نتایج را بررسی کنید
هر زمان که به چیزی نگاه می کنیم، چه پوستر، لوگو یا بسته، طیف وسیعی از ایده های مرتبط را در ذهن ما فعال میکند. عصب شناسان این اثر را پرایمینگ یا تاثیرات اولیه می نامند. برخی از این ایدهها – که تکنیکهای عصبی میتوانند آنها را اندازهگیری کنند – به احساسات و مفاهیمی مربوط میشوند که یک آگهی یا لوگوی برند ممکن است در ما ایجاد کند. برخی از آنها اهداف را در ما فعال می کنند، اغلب بدون آگاهی ما. به عنوان مثال، تمایل شما به پذیرایی از خود با چیزی گران قیمت ممکن است در اوایل روز با دیدن پوستر یک برند لوکس ایجاد شده باشد.
7. نتایج قابل ارزیابی در مقایسهای بزرگ هستند
در حالی که یک محقق بازار باتجربه و با استعداد اغلب میتواند از طریق پرسشهای دقیق و خواندن بین خطوط گفتههای مردم، برخی از این چالشها را برطرف کند، تنها افراد زیادی هستند که میتوانند از آنها سؤال کنند. بازاریابی عصبی تکنیکهای تحقیقاتی را ارائه میدهد که شرکتها میتوانند آنها را، اغلب در سطح بینالمللی، با استفاده از روشهای قابل مقایسه، افزایش دهند و از این رو نتایج قابل مقایسه به دست آورند.
دیدگاهتان را بنویسید